اثر حاضر که در سه بخش اصلی فراهم آمده حاوی مباحث و مطالبی است درباره تاریخ ایران در عصر هخامنشی و تقابل آن با تمدن یونان .بخش نخست از دو مبحث تشکیل شده که طی آن، نخست به موقعیت جغرافیایی سرزمین ایران و پیشینه قوم آریایی اشاره شده، سپس از تاریخ و تمدن هخامنشی ـ به ویژه دوران کوروش و داریوش و اقدامات آنها ـ سخن به میان آمده است .در مبحث دوم، تاریخچه روابط ایران و یونان در دوره هخامنشی، به ویژه جنگهای این دو قدرت باستانی، بررسی شده است .نویسنده در این دو بخش با نگاهی نقادانه، به گزارشهای مورخان یونان، از جمله هرودوت و گزنفون استناد کرده است .در بخش دوم، ترجمه نمایشنامه ((ایرانیان)) اثر((ایسخیلوس)) (اشیل) درباره جنگ خشایارشا با یونانیان به چاپ رسیده است .شایان ذکر است که جنگ داریوش با یونانیان که در ماراتن به ناکامی وی انجامید در سال 490ق.م صورت گرفت و در پی آن، در سال 480ق.م لشکرکشی خشایارشا به یونان وقوع یافت .ایسفیلوس که در سال 525ق.م متولد شده بود، در سی و پنج سالگی در نبرد ماراتن شرکت جست .وی در سال 480نیز در جنگ دریایی سالامیس با ایرانیان مواجه شد و هشت سال بعد در سال 472ق.م ((تراژدی ایرانیان)) (اثری که در کتاب حاضر ترجمه شده) برای نخستین بار به نمایش گذارده شد .در پایان بخش دوم یادداشتهای مترجم درباره تراژدی ایرانیان آمده است .در سومین بخش کتاب نویسنده تلاش کرده با پژوهشی تطبیقی میان ((ایلیاد)) هومر و((شاهنامه)) فردوسی و استخراج و مقایسه تشابهات و تفاوتهای آنها، خلق و خوی و جهانبینی دو قوم یونانی و ایرانی را از لابهلای آنها باز شناسد .نویسنده در بخشی از مقدمه بخش سوم مینویسد :((مادر ایلیاد و شاهنامه دو خط موازی میبینیم که امروزه ناگزیر باید به هم برسند :ایلیاد راه میبرد به علم و فن و منطق مادی که لازمه ادامه زندگی در دنیای جدیدی است(آن گونه که امروز غرب بدان رسیده) .شاهنامه راه میبرد به نوعی معنویت و اعتلاجویی که اگر از بشر گرفته شود، زندگی، هر چند با رونق و رفاه(آن گونه که در غرب هست)، میان تهی مینماید .یک خط میانه، یک خط تلفیق و اعدال وجود دارد که اگر بشود به آن دست یافت، احتمال آن هست که دنیای روشنتری در پیش باشد)) . صفحات پایانی کتاب به فهرست اعلام اختصاص دارد . (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر