کتاب «خود دوست داشتنی من» داستانی است ساده و روان و خواننده با خواندن آن درمییابد که امید به زندگی با ایجاد ارتباط با دیگران به دست میآید. ارتباط با یک دوست، قهرمان یک داستان و یا حتی یک روباه. در پشت جلد کتاب میخوانیم: «هیچکس دوستم ندارد.» هلن هر لحظه این را به خودش میگوید. تا اینکه «جین ایر» قدم به تنهاییاش میگذارد؛ دختری مثل خودش تنها، که خیال میکند زیبا نیست. با این حال جین که توی کتاب است، همیشه نمیتواند کمک کند. از طرفی هلن زیاد به پایان خوش داستان او امیدوار نیست. اما چیزهای غیرمنتظره در راهاند... هلن در مدرسه هیچ دوستی ندارد. تنها دوستش کتاب «جین ایر» است که تمام مدت، خودش را سرگرم آن میکند. همکلاسیهایش مدام مسخرهاش میکنند و او برای فرار از موقعیتهای تلخ و سخت به خواندن کتاب پناه میآورد. مدرسه برای دانشآموزان، اردویی چندروزه را برنامهریزی میکند. هلن که دوستی ندارد شب را کنار دخترهایی میگذراند که مانند او تنها هستند. نیمهشب یک روباه به چادر آنها نزدیک میشود. هلن میخواهد با روباه ارتباط برقرار کند اما یکی از دخترها روباه را فراری میدهد. آمدن روباه امیدی را در هلن زنده میکند و با رفتنش او غمگین میشود. فردای آن روز دختری به نام ژرالدین به چادرشان میآید. هلن و ژرالدین با هم به گردش میروند و با هم دوست میشوند. این دوستی برای هلن آغاز یک تغییر است. هلن با واقعیتهای زندگیش روبهرو میشود. او متوجه میشود که تنها چهل کیلو است و خیلی چاق نیست. هلن کمکم به زندگی امیدوار میشود و تلاش میکند تمسخرها و تحقیرهای همکلاسیهایش را نادیده بگیرد و خود را دوست داشته باشد. در کتاب «خود دوست داشتنی من» به نقش ادبیات در عبور از بحران، به خوبی پرداخته شده است. شخصیت اصلی داستان، هلن، با غرق شدن در دنیای کتاب و همذاتپنداری با قهرمان داستان، جین ایر، برای لحظاتی از دنیای سخت و سرد پیرامون خود خارج میشود و به دنیای امن و گرم کتاب پناه میبرد. جهان هلن به رنگهای قهوهای، خاکستری و سیاه است و جهان کتاب جین ایر قرمز، سبز و نارنجی. هلن مشکلاتش را با مادرش در میان نمیگذارد چون نمیخواهد او را نگران کند. او متوجهی رنجهای مادر و زحمتهای شبانهروزی او است. هلن که به شدت تحقیر شده است خود را سزاوار شادی و دوستی میداند ولی چون همکلاسیهایش مسخرهاش میکنند اعتماد به نفس خود را از دست داده است. حضور ژرالدین، در چادر طردشدهها، سرآغاز دنیایی جدید است برای هلن. ژرالدین دختری است که گروهشان را ترک کرده و به چادر طردشدهها آمده است. او هلن را برای دوستی انتخاب می کند. در پایان، هلن با پذیرش واقعیت درمییابد که باید به موضوعاتی که آزارش میدهند کمتر فکر کند. او حالا دوستی دارد که میخواهد کتابش را به او قرض بدهد. دنیای هلن دیگر سرد و بیروح نیست. دنیای او به مرور رنگی میشود. دنیایی که سزاورش است. کتاب «خود دوست داشتنی من» چند جایزه از جمله جایزه جو شاستر برای کتاب های گرافیکی و انجمن کتابفروشیهای کانادا را از آن خود کرده است.
0 نظر