«یکشنبه» در خرید مایحتاج خانه همیشه بهترینها را میخرید و تنها در خصوص گوشت نمیتوانست همسرش «یلدا» را راضی و خوشحال کند. او راههای مختلفی را برای خرید گوشت بدون چربی و دنبه امتحان کرد، اما موفق نشد. تا این که یک بار دوستش «عباسی» را دید و ماجرا را برای او بازگو کرد. عباسی پیشنهاد داد که بعد از خرید گوشت، به گوشهای برود و خود با یک چاقوی تیز، چربی و دنبهاش را جدا کند. او این کار را کرد و یلدا واقعا خوشحال شد. اما بعد از دو روز آمد و در حالی که فهرستی از نام اقوام را به او میداد گفت اهل فامیل با شنیدن تعریفهای من از گوشتی که خریدهای، هریک دو کیلو گوشت میخواهند، باز هم خوشحالم کن عزیزم،حالا بگو آره یا نه؟! یکشنبه با تمام قوایش گفت نه! نه! نه! و از خانه بیرون زد. مجموعة حاضر مشتمل بر داستانهای طنزآمیز فارسی تحت برخی از این عناوین است: موز؛ خواستگاری؛ باز هم خوشحالم کن عزیزم...؛ خانم ماه؛ و مرد نمکی. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
آدرس : تهران - محله دانشگاه تهران – خيابان ايتاليا – خيابان فلسطين – پلاك 380
تلفن : 021-88989543 , 021-88961303
پست الکترونیک :
0 نظر