نیمی از ماجرای کتاب حاضر در ذهن مردی میگذرد که استاد دانشگاه است و زبانهای کلاسیک و یونانی تدریس میکند. از طرفی او را در جایگاه یکی از 12 نفری میبینیم که قرار است برای نجات زمین از شر همة بدیها به زمین نزول کنند و از طرف دیگر او که دچار فراموشی نیز شده است، در وضعیتی است که خودش را در مکانهای مختلف میبیند و به وسیلة مرغ سفیدی به اقیانوسها سفر میکند و ما، او را در این موقعیت میبینیم. در نیمی دیگر از کتاب، نویسنده، قضاوتهای دوگانة اطرافیان این مرد را نشان میدهد. از طرفی، زنی که با قهرمان داستان ارتباط نیز داشته است او را بسیار بد و پلید نشان میدهد و از طرفی دیگر، شخصیت بسیار خوب و مثبت او را در خلال نامههایی میبینیم که برخی از اطرافیانش برای پزشکان معالج و خودش نوشتهاند. البته در این میان تنها کسی که تعریفی منطقی از این مرد به دست میدهد، همسر اوست. به نظر میرسد گوشههایی از شخصیت آن زن که قهرمان داستان را بسیار منفی توصیف میکند، برگرفته از شخصیت واقعی نویسندة داستان باشد (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر