مهم‌ترین ویژگی این کتاب آن است که اصلاحات و جریانات مدرنیته‌ای که در قرن نوزدهم در ایران به وجود آمده است را در خلاء مطرح نکرده، بلکه آن را در چارچوب تغییراتی که در طول قرن نوزدهم در ایران به وقوع پیوسته مورد بررسی قرار داده است. فصل اول کتاب در خصوص آشنایی با ایران قرن نوزدهم است فصل دوم با یک پرسش آغاز شده که قاجاریه با توجه به فقدان محبوبیت و پشتوانه مردمی، نداشتن یک ارتش مدرن، قوای نظیمه با دیسیپیلین بوروکراسی کارا و اقتصادی شکوفا چگونه توانستند قریب به یک قرن و نیم حکومت نمایند؟ فصل سوم در ادامه سوال مطرح شده در فصل دوم به یکی از جنبه‌های مهم ایران قرن نوزدهم می‌پردازد که عبارت از رابطه میان حاکمیت قاجارها و نهاد مذهب می‌باشد. فصل چهارده در برگیرند? برخی از تغییر و تحولات مهم اجتماعی و اقتصادی عصر قاجاریه می‌باشد. فصل پنجم در حقیقت بررسی تأثیر آشنایی با غرب به جریان اصلاح‌طلبی و روشنگری می‌باشد. فصل ششم ادامه جریان اصلاح از درون می‌باشد که عمدتاً پیرامون تلاش‌های میرزاحسین‌خان سپهسالار است. فصل هفتم پیرامون کوشش‌های اصلاح‌طلبانه‌ای است که در بیرون از حاکمیت قاجارها صورت گرفته است. انقلاب مشروطه نیز موضوع فصل هشتم می‌باشد. و فصل آخر که مفصل‌ترین فصل کتاب است ارزیابی مفصلی از علل ناکامی مشروطه است.