داستان کوتاه، فرمی مدرن و امروزی است که خواننده خاص خودش را دارد؛ مجموعهای ازتفکر و تجربه است که به اعماق روح خواننده تلنگر میزند، و چیزی را در ناخودآگاهش به حرکت درمیآورد. در داستانهای مجموعه حاضر، عشق و عواطف انسانی در کنار پدیدههایی عظیم مطرح میشود. پدیدههایی چون ایمان و مرگ و فجایع بزرگ انسانی. در «دریاچه بهشت»، نخستین داستان این مجموعه، راوی که گرفتار بیگانگی نسلهاست غربت خود را در روزهای جوانی به یاد میآورد و ماجرایی را از نگاه یک دانشجوی جوان چینی در نیویورک روایت میکند. «نقشههایت را بسوزان» داستان خانوادهای راه گم کرده است، بحران زندگی زوجی جوان و پسرشان که درچنبره توهمی غریب، پناه جسته است. اما حتی آنجا که مرزها از میان میروند و کوهها محو میشوند از آرامش و قرار، خبری نیست. در داستان عجیب «خواب هاروی»، زوجی میانسال در طول داستان با نشانههایی غریب از یک خواب، ذرهذره از ماجرایی هولناک آگاه میشوند. شخصیتهای داستان «بوهمیها» در حاشیه اجتماع زندگی میکنند. نویسنده این داستان، زندگی چند کودک در محلهای فقیرنشین، در نیویورک را به زندگی دو زن مهاجر گره میزند و با طنز گزنده خود زوایای شخصیت این راندهشدگان را میکاود. داستان «شمنگوا» در جامعه سرخپوستان آمریکا میگذرد و نگارنده آن در روایت زندگی ویلونزنی پیر، داستانی قدیمی را با فضای امروز این جامعه اقلیت میآمیزد. راوی داستان «کمین» به عمق فاجعه جنگ در زندگی انسانها نقب میزند. روایت او بیشتر در قالب گفتوگوی دو کودک جریان مییابد. «قاضی شیوا راممورتی» داستان مهاجرت در کهنسالی است. نامهنگاری از قالبهای جذاب و پرطرفدار روایت است و داستان «دخترخالهها» از نمونههای این فرم داستان به شمار میرود. دخترخالهها روایت بیگانگی و فاجعه انسانی است. «پسری در ساکیتوس» در شمار داستانهای علمی ـ تخیلی قرار دارد؛ داستان از زبان یک مامور امنیتی بازنشسته، پرده از جنایاتی خوفناک برمیدارد که به واقعیت پهلو میزنند. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر