نخستین بندهای رمان یا داستان کوتاه (پیشگویه) محل تلاقی دو دنیای واقعی و تخیلی است. این بندها جایگاه برخورد تمایلات نویسنده با انتظارات خواننده است؛ مرز مسلم اثر و آستانهای بین جهان و متن. ابتدای رمان در عین حال از این نظر حائز اهمیت است که نویسنده در این مرحله، قرارداد خوانشی را به خواننده ارائه میکند. منظور از قرارداد خوانش، رابطه بین نویسنده و خواننده است. نوعی توافقنامه کم و بیش ضمنی که نشان میدهد قالب و محتوای اثر چگونه باید فهم و ادراک شود. قرارداد خوانش تنها در محدوده پیشگویه منعقد نمیشود، بلکه مجموعه عناصری که پیرامون متن قرار میگیرند یعنی عنوان و زیرعنوان کتاب، پیشگفتار، مقدمه، سرلوحه و... نیز بخشی از این قرارداد خوانش را شامل میشود. اما تحلیل یک رمان یا داستان کوتاه زمانی کاملتر جلوه میکند که به هنگام پیشگویهها بخش پایانی روایت نیز مد نظر قرار میگیرد. نگارنده در پژوهش حاضر با بررسی پیشگوییها و پسینگویهها در تعدادی از رمانها و داستانهای کوتاه از نویسندگان برجسته کشور، به سوالاتی در خصوص دیدگاه راوی، درونمایه اثر، و متن و رابطه آن با عناصر پیراستن پاسخ گفته است. همچنین به این نکته اشاره میکند که چگونه قرارداد خوانش در هر اثر عرضه شده و تا چه اندازه رعایت گردیده است، چه شیوههایی در پیشگویهها جلب توجه میکند و سرانجام نوع نگارش و لحن نویسنده تا چه حد در پیشگویه مشخص میگردد. برخی از آثار بررسی شده عبارتاند از: «تهران مخوف/ مشفق کاظمی»؛ «فرنگیس/ سعید نفیسی»؛ «پریچهر/ محمد حجازی»؛ «بوف کور/ صادق هدایت»؛ «دارالمجانین/ محمدعلی جمالزاده» (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر