مردی از طبقة متوسط جامعه که رابطة خوبی با همسرش ندارد و جدا از او زندگی میکند، برای گذراندن زندگی خود یک کافه باز کرده است و تلاش میکند تا بتواند مهریة همسر خود را بدهد و یک کت و شلوار گرانقیمت و کفش خوب بخرد تا به او اعتماد به نفس بدهد! او یک دختر به نام «گلگیسو» دارد که هر روز از مدرسه به کافه میآید و در شستش فنجانها به او کمک و در قبال آن مزد دریافت میکند. در این فاصله او و «گلگیسو» با هم صحبت میکنند. کتاب حاضر داستان زندگی این مرد و صحبتهای او با دخترش در کافه میباشد و در خلال آن ماجراهای افراد کافه نیز بیان میشود. داستان از زاویة دید اولشخص روایت گردیده است (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
آدرس : تهران - محله دانشگاه تهران – خيابان ايتاليا – خيابان فلسطين – پلاك 380
تلفن : 021-88989543 , 021-88961303
پست الکترونیک :
0 نظر