مولانا در ساختن مثنوی به لحاظ محتوا از الهینامه (حدیقهی) حکیم سنایی غزنوی و به لحاظ وزن از منطق الطیر عطار پیروی نموده است. سلطان ولد (فرزند مولانا) مثنوی را در همان وزن الهینامه ساخته و همانگونه که مولانا کتاب خود را صرفا مثنوی نامیده، سلطان ولد نیز کتاب خود را مثنوی ولدی خوانده است. اما سلطان ولد به دنبال این مثنوی، دو دفتر دیگر نیز پرداخته که هردوی آنها در وزن مثنوی مولانا است. نام مثنوی دوم سلطان ولد، "ربابنامه" است و مثنوی سوم به نام "انتهانامه" اشتهار یافته و به همین مناسبت مثنوی اول یعنی مثنوی ولدی نیز عنوان "ابتدانامه" برخود گرفته است. سلطان ولد میگوید که این مثنوی را در اول ربیعالاول سال 690 آغاز کرده و در جمادیالآخر همان سال به پایان برده است. ابتدا نامه بالغ بر دههزار بیت است. سلطان ولد در نظم این کتاب دو هدف داشته است: نخست، ثبت تاریخ شروع سلسلهی مولویه و بیان حالات و مقامات پدر و جد خویش و مردانی چون سید برهان الدین محقق، شمس تبریزی، صلاح الدین زرکوب و حسام الدین ارموی که پدرش با آنان معاشر بود. دوم، بیان اصول تعالیم این سلسله، آنطور که از شمس تبریزی و پدر خود فراگرفته بود. او هر دو جنبهی کتاب را درهم آمیخته است. بخش تاریخی کتاب به ترتیب تقدم و تاخر سنواتی مطرح نمیشود و بخش تعلیمی آن نیز جدا از بخش تاریخی نیست. کتاب حاضر به شرح اجزای پراکندهی ابتدانامه و گردآوری آن برحسب ترتیب تاریخی اختصاص یافته است. در ادامه دیدگاه نویسنده دربارهی سلطان ولد و شخصیت و آثار وی عرضه گردیده است. همچنین مطالب سلطان ولد در دو مثنوی ربابنامه و انتهانامه (دربارهی شمس و مولانا) درج گردیده است. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر