ژاک و اربابش دو فرد خانه بدوش هستند همواره آمادهی فلسفهبافی دربارهی زندگی آدمیاند؛ اما معلوم نیست از کجا میآیند، به کجا میروند و چرا جابهجا میشوند. ژاک، جوانی مهربان و سادهدل، اما زیرک و آمادهی فرار از مخمصهها است. او برای سرگرم کردن ارباب خویش، داستان زندگی و عشقهای خود را بازگو میکند. ژاک بنا بر اصل اعتقادی خویش دربارهی همهی رویدادهای جهان انسانی به یک شیوه حکم میکند؛ خود و دیگران را به تسلیم و رضا فرا میخواند. او از داستان عشقهای مادام دولاپومرای و مارکی دزارسی، ماجراهای راهبی که حالا منشی مارکی شده و زندگی و ماجراهای موسیو دگلان صحبت میکند. طی حادثهای، ژاک برای یافتن ساعت ربوده شدهی اربابش وارد معرکهای میشود که عاقبت بدی برای او دارد؛ او به زندان میافتد؛ لیکن موفق میشود که از این بلا برهد و پس از اتفاقات بسیار دوباره در خانهی دگلانها دیده میشود و در آنجا ماجراهای وی پایان مییابد. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
آدرس : تهران - محله دانشگاه تهران – خيابان ايتاليا – خيابان فلسطين – پلاك 380
تلفن : 021-88989543 , 021-88961303
پست الکترونیک :
0 نظر