در دستهی دلقکها به لندن میرویم و در آنجا در روزهای اول جنگ 1914 میمانیم. نویسنده از دوران نقاهت خود استفاده کرده تا به آنجا بگریزد. کسی او را با عموی خود کاسکاد ـ آشنا میکند. دوستان فرانسوی کاسکاد یکی پس ازدیگری دچار تب شدید وطنپرستی شده و تصمیم میگیرند که وارد ارتش شوند. آنها خانوادهی خویش را به کاسکاد میسپارند. کاسکاد روی ترش میکند اما آنها دلیل میآورند که اگر او خود را کنار بکشد، باید این دختران فرانسه را به ایتالیاییها و اعراب بسپارند و او میپذیرد. در ادامه شخصی به نام "بورد" به میدان میآید و عاشق شیمی و پیانو است و وجود وی سرانجام با انفجار همراه است. نویسنده از کام مرگ میگریزد و چون میترسد تاجای نوازندهی پیانو دستگیر شود با عجله به کنسولگری فرانسه میرود و داوطلب اعزام میشود. عجله و حرارت بسیار او باعث شک و رد خواستهاش میشود. "سوتسن" یکی دیگر از آدمکهای داستان است که شیفتهی زنی پرحرارت و نسبتا جوان شده است و رویای سفر به تبت را دارد. نویسنده در داستان حاضر آدمهای مختلفی را طی روزهای جنگ در قالب آدمک و دلقک معرفی میکند و یک تراژدی عظیم میآفریند. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
آدرس : تهران - محله دانشگاه تهران – خيابان ايتاليا – خيابان فلسطين – پلاك 380
تلفن : 021-88989543 , 021-88961303
پست الکترونیک :
0 نظر