به گمان "ماکس وبر" دلمشغولی روشنفکرانی که به دنبال عقلایی کردن سیر حوادث و مشی وقایع تاریخی هستند سرابی بیش نیست که سرانجام به تراژدی میانجامد. به رغم وبر بررسی ایدئولوژی گوناگون، گویای آن است که روشنفکران هرگز نتوانستهاند به منزلهی گروهی همبسته از ایدئولوژی واحدی در زمان طولانی پشتیبانی کنند. سبب این ناتوانی آن است که میان منافع مادی آنان یعنی آرمانی سودمند برای بر سریر قدرت نگاه داشتن آنان و اصالت آرمان روشنفکری که در سیال نگاه داشتن افکار و تکامل ایدهها و به نقد کشیدن آرمانها در نظر و عمل است، تضادی بنیادین وجود دارد. از همینروست که روشنفکران دایم خود را به نقد میکشند و غالبا روشنفکرستیزان از میان خود روشنفکران ظهور میکنند. "وبر" بر این باور است که آنچه برای جامعه سودمند است آرمانهای اجتماعی است و نه قدرت سیاسی. چرا که قدرت باید به منزلهی وسیلهای برای نیل به آرمانها در نظر آید و نه به منزلهی هدف اعمال سیاسی. در عین حال وی بر این واقعیت نیز وقوف کامل دارد که حتی شرکت مسئولانه در سیاست نیز ممکن است مستلزم قربانی کردن ایدهآلهای روشنفکران در مسلخ مصالح سیاسی باشد. از این رو وی سیاستمداران روشنفکر را که قادر به مذاکرهی آرمانهای روشنگرانهی خویش میشوند از نوع قهرمانان تراژدی میانگارد. کتاب حاضر در فصل نخست مقدمهای بر مبانی معرفتشناسی تاریخی و اجتماعی ماکس وبر. فصل دوم کتاب، بازخوانی آثار ماکس وبر در زمینهی جامعهشناسی دین به مثابهی جامعهشناسی روشنفکران است. بازخوانی جامعهشناسی سیاسی ماکس وبر به مثابهی جامعهشناسی روشنفکران، موضوع فصل سوم کتاب است. فصل پایانی نیز تلاشی است برای عرضهی تعریفی جامع از انواع روشنفکران و فرهیختگان. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر