طوفان دیگری در راه است

کد شناسه :116941
طوفان دیگری در راه است
موجود نیست

حاج امین، یکی از خیرین مدرسه‌ساز، قصد دارد مدرسه‌ای در جنوب شهر بسازد. بدین‌منظور خانه‌ها را با قیمت مناسب از مردم منطقه خریده و در این میان با مقاومت زنی با نام "زینت" مبنی بر عدم فروش خانه‌اش به حاج امین مواجه می‌شود. حاج امین که تا کنون زینت را ندیده و برای راضی کردن زینت همواره دوستانش را به سراغ او می‌فرستاده، این‌بار خود به سراغ زینت می‌رود و با دیدن او این فکر به ذهنش خطور می‌کند که قبلا این زن را در جایی دیده است. تا این که زینت، به این نکته که قبلا خود، رقاصه بوده و در یک مجلس عروسی با حاج‌ امین و پسرش، "کامران"، آشنا شده، اشاره می‌کند. زینت در ادامه‌ی سخنان خویش، از این که حاج امین، پیش‌تر فردی کلاه‌بردار بوده و با دغل‌بازی در کار بساز و بفروشی به ثروت هنگفتی رسیده، و نیز از به سر بردن کامران، در نزد خویش و فرستادن او به آمریکا نزد سه برادرش برای ادامه‌ی تحصیل یاد می‌کند. نیز می‌افزاید که کامران در آمریکا با دکتر چمران و حوادث ایران و جنگ تحمیلی آشنا شده و سپس به ایران بازگشته و پس از بازگشت در جنگ شرکت کرده است. زمانی که سخنان زینت به این قسمت می‌رسد، حاج امین با شوق فراوان از زینت می‌خواهد تا او را نزد کامران ببرد و در این‌جاست که زینت، حاج‌ امین را به آرامگاه کامران ـ که اکنون به شهادت رسیده ـ می‌برد (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر