پر پرواز پریا داستان دختر کوچکی است که مادر کارمندش هر صبح او را به زن همسایه سپرده و خودش به سر کار میرود. زن همسایه فقط دقایقی کوتاه به دخترک سر زده، صبحانهاش را داده و به سراغ کارهای خود میرود. تنها سرگرمی پریا، این است که روی بالکن بنشیند و برای پرندهها دانه بریزد و تمام آرزویش این باشد که روزی پرندهای از دستش دانه برچیند. یک روز که روی بالکن به خواب رفته بود با صدای زن همسایه بیدار شده و متوجه میگردد گنجشک کوچکی در مشتش پنج تخم گذاشته است. مجموعهی حاضر از بیست و هشت داستان کوتاه تشکیل شده و پر پرواز پریا یازدهمین داستان کتاب است. از دیگر داستانهای آن میتوان به رعنای کوهستان، یاد و فریاد، زندگی با تفاهم، ... و عشق آغاز شد، دستهای مهربان او، صبح صورتی، از پشت پنجره و... اشاره نمود. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر