مکتب نگارگری اصفهان

کد شناسه :115450
مکتب نگارگری اصفهان
موجود نیست

این کتاب مصور به مناسب گردهمایی بین‌المللی مکتب اصفهان در آذر 1385 نگاشته شده و در آغاز مشتمل است بر معرفی مکتب نگارگری اصفهان (995-1053 هـ ق). در این بخش اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اصفهان طی دوره‌ی یاد شده بازگو می‌شود. در ادامه اقدامات شاه‌عباس اول و دوم، در رواج هنر اعم از شعر، موسیقی، خوانندگی، کتاب‌آرایی، نگارگری سنتی، نقاشی و... مطرح می‌گردد. معرفی بخش‌های مختلف نقاش‌خانه‌ی سلطنتی و تشکیلات آن نیز انواع کتاب‌آرایی، نگاره‌های تک‌برگی یا یکه صورت (نوعی چهره‌نگاری آرمانی) و معرفی دو نقاش چهره از مکتب نگارگری اصفهان یعنی: صادقی بیک افشار و رضا عباسی و معرفی آثار هریک، از دیگر مطالب کتاب به شمار می‌رود. در ادامه‌ی این بخش نیز دیگر سرآمدان مکتب اصفهان معرفی می‌شوند که از آن جمله‌اند: حبیب‌الله ساوجی، معین مصور، شفیع عباسی، شیخ عباسی، و افضل الحسینی. در بخش دوم کتاب، اسلوب فرنگی‌سازی در مکتب اصفهان (1052-1135 هـ ق) با نگاهی بر زمینه‌های ظهور و عوامل شکل‌گیری آن، نیز دو نقاش چهره‌مند اسلوب فرنگی‌سازی، تک‌نگاره‌های فرهنگی‌سازی، دیوارنگاری در دوره‌ی صفوی، و نقاشی لاکی و نقاشی گل و مرغ در این دوره، درج گردیده است. در بخش خاتمه‌ی کتاب تصریح گردیده است: اگر به سیر هنر در مدت 250 سال در دوره‌ی صفوی توجه کنیم، درمی‌یابیم آن‌چه مکتب اصفهان را برجسته‌تر می‌سازد، دامنه‌ی زمانی این مکتب است. این مکتب از نظر زمانی فرصت داشت که از سد سنت بگذرد و دستگاه هنری جدیدی را فراز آورد. واقعیت این است که از همان ابتدای گزینش اصفهان به مقام پایتختی ایران و انجام پروژه‌های هنری وسیع در آن، دو مقوله‌ی سنت و تجدد در آن شکل‌ می‌گیرد. خود شهر از نظر طراحی شهری به دوبخش کهنه و جدید تقسیم می‌شود. این دو بخش کهنه و جدید می‌تواند مفسر ارزش‌های انسانی و اخلاقی جدید نیز باشد که از این زمان به بعد در دل پایتخت صفویان نطفه می‌بندد. یکی از تحولات هنری که در مکتب اصفهان چهره نمود، شیوع و رواج رقم‌زنی هنرمندان پای آثار هنری است. در مکاتب پیشین نگارگری ایران، ظاهرا هنرمندان از آن پشتوانه‌ی فردی و استقلال عمل، برخوردار نبوده‌اند تا در آثار آفریده‌ی خود، اظهار وجود کنند، مگر هنرمندانی که در تراز والایی از معیارهای هنری قرار می‌گرفتند، رخصت گذاشتن رقم خود را بر پای اثر هنری‌شان آن هم با اشاره به لقب‌های (مثل سلطانی، سلطان احمد و یا بایسنقری ـ بایسنقرمیرزا) داشتند. به نظر می‌رسد که بهزاد به چنین درجه‌ای از استقلال هنری رسیده که نامش را برپای بسیاری از آثارش ثبت کرده است. به هر تقدیر رقم‌زنی در مکتب اصفهان رونقی استوار می‌گیرد. هنرمند مکتب اصفهان علاوه بر این که نام و اثر خود را مخدر می‌ساخت به خریدار اثر هنری هم اطمینان خاطر می‌داد که اثر خریداری شده، اثری جمعی نیست (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر