جلد نخست از رمانی است کهشولوخوف در آن زندگی قزاقها را پیش از انقلاب و پس از آن به تصویر میکشد. راه دشواری که قزاقها در زمان انقلاب پیمودند و نبرد خونین آنها با کولاکها و گارد سفید در این اثر نمایانده شده است. این رمان، با بازگشت پروکوفی ملخوف از جنگ بین روسیه و عثمانی آغاز میشود. وی زن ترکی را نیز با خود به خانه آورده است که با دشمنی قزاقهای دیگر روبهرو شده و سرانجام او را با هجوم به خانه پروکوفی میکشند. زن ترک قبل از مرگ، پسری به دنیا میآورد که وی را پانتهلئی مینامند. پانتهلئی بزرگ میشود و پس از مرگ پدر، کار کشت را ادامه میدهد و با دختر یکی از قزاقها ازدواج میکند. ثمرهی این ازدواج چند فرزند است که پسر بزرگتر پیرتر، به مادرش رفته است و با دختری به نام داریا ازدواج کرده است، ولی پسر کوچکتر که گیرگوری نام دارد، به پدر خود میماند. پانتهلئی، دختری به نام دونیا نیز دارد که با چشم درشت خود به مادربزرگ مقتول خود میماند. در داستان، وقایع و اتفاقاتی که برای گریگوری رخ داده، بازگو میگردد. گفتنی است شمارگان نخست این مجموعه، به شرح زندگی قزاقهای ناحیهی دون به هنگام بروز جنگ جهانی اول اختصاص دارد. شمارگان دوم از رمان حاضر، دربارهی حوادث اواخر جنگ و اوایل انقلاب در روسیه و مقاومت روسها سفید در برابر انقلاب است. جلد سوم از این رمان، وقایع جنگهای داخلی، خاصه جنگهای ناحیهی دون را دربرمیگیرد. شمارگان چهارم از رمان حاضر، به سرکوب نهضتهای ارتجاعی و پیوستن قزاقها به انقلاب اختصاص یافته است. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر