در این کتاب، شرح زندگی جلال آل احمد ـ پس از ازدواج ـ از زبان خود وی و با زبانی عامیانه بازگو میگردد. کتاب این گونه آغاز میشود: ما بچه نداریم. من و سیمین. بسیار خوب. این یک واقعیت. اما آیا کار به همین جا ختم میشود؟ اصلا همین است که آدم را کلافه میکند. یک وقت چیزی هست. بسیار خوب هست. اما بحث بر سر آن چیزی است که باید باشد. بروید ببینید در فلسفه چه تومارها که از این قضیه ساختهاند. از حقیقت و واقعیت.. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر