این داستان، در اصل انتقادی است بر فخر فروشی روشنفکرانه و یاوهگوییهای خودپسندی برخی دانشمندان، بووار و پکوشه که فلوبر آنان را خرخاکیهای خود مینامد، نمونهی زیبا و بارزی از پیوند مودت دو دوست است که بر حسب اتفاق به هم برمیخورند و به لحاظ شباهتهای واقعی که بین خود میبینند ـ هر چند از منظر ما مضحک و مسخره مینماید ـ این مودت شکلمیگیرد. ثروتی غیرمنتظره به این دو دوست نسخهبردار اجازه میدهد رویای خود را تحقق بخشند: سکنی گزیدن در روستا و خرید ملکی برای خود و آباد کردن آن به دست خودشان. اما در انتظار آنان فقط ناکامی در پی ناکامی است. دو دوست به منظور پی بردن به دلایل ناکامی خود، در کمال سادگی و معصومیت اوقات خود را صرف مکالمه و شناخت تمامی رشتههای علوم میکنند که به این مطالعات باید ادبیات، سیاست، جادوگری، فلسفه، مذهب، تعلیم و تربیت و حتی تجربهی عشق را افزود. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
آدرس : تهران - محله دانشگاه تهران – خيابان ايتاليا – خيابان فلسطين – پلاك 380
تلفن : 021-88989543 , 021-88961303
پست الکترونیک :
0 نظر