نویسنده در این کتاب میکوشد دورهای از تاریخ را بررسی و تشریح کند که طی آن در مشرق زمین، تغییرات موثر سیاسی و اجتماعی به وقوع پیوسته است. این تحول زمانی روی میدهد که اسکندر فاتح مقدونی، بر آن میشود تا سرزمینهای فتح کرده خویش را وحدت بخشد و سربازان، و فرمانداران خود را در شرق متمکن سازد، تا از این رهگذر بتواند حکومتهای بومی و پادشاهی سنتی را سرکوب کند. به عبارت دیگر نویسنده در این پژوهش بر آن است که شواهد و مدارکی درباره مقاومت شرقیان در برابر جهانگیری و حکومت یونانیان بیابد، علل آن و طرق جانبداری آن را کشف کند و صورتهایی را که از آن متجلی شده است را نشان دهد و نتایج مقاومت را پیش روی خوانندگان بگذارد. آن نواحی شرقی که در فصول دوازدهگانه کتاب از این نظر بررسی شدهاند عبارتند از: 1ـ پارس و دیگر قسمتهای ایران: بینالنهرین، سوریه، آناتولی، فلسطین و جایگاههای دیگر یهود و مصر. فهرست اعلام و کتابشناسی در انتهای کتاب آمده است.
0 نظر