نگارنده در کتاب بر آن است تصویری کلی و فشرده از تاریخ نقاشی ایران به سدت دهد .بر این اساس، وی کوشیده است اطلاعاتی درباره منشا هر تحولات مختلف نقاشی در ایران، نیز مکتبهای مهم، نمایندگان برجسته و نمونههای شاخص این هنر فراهم آورد .بدین منظور، تاریخ نقاشی ایران در کتاب در چهار بخش دوران کهن، میانه، جدید و معاصر بررسی میشود .نویسنده کتاب خاطر نشان میکند :نقاشی ایران در سراسر تاریخ با فرهنگهای بیگانه و سنتهای ناهمگون شرقی و غربی برخورد کرده و غالبا باه نتایج جدید دست یافته است .به راستی !ادوار شکوفایی و بالندگی این هنر را باید محصول اقتباسهای سنجیده و ابداعات تازه دانست . اما، با وجود تاثیرات خارجی گوناگون و دگرگون کننده، میتوان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات تاریخی نقاشی ایران تشخیص داد .در مقایسه نمونههای تصویری بازمانده از ادوار قبل و بعد از ظهور اسلام به شباهتهای آشکار بر میخوریم . به عنوان مثال، تشابه مجالس شکار در سه دوره مختلف اشکافی و اموی و صفوی شگفتانگیز است .به نظر میرسد که این نقاشیها بر طبق یک الگوی معین شکل گرفتهاند، هر چند سلیقهها و خواستهای بسیار متفاوتی را منعکس میکنند .در واقع، همانندی آنها به سبب استمرار طولانی سنتهای هنری در ایران است ...کوشش هنرمند ایرانی از دیر باز معطوف به نمونه آفرینی آرمانی بوده است .نقاش بیشتر تمایلی داشت که دنیای آمال و تصورات خویش را تصویر کند .اگر هم به جهان پیرامونش روی میکرد چندان به صرافت تقلید از فضای سه بعدی، نور و سایه، و شکل و رنگ اشیا نبود ...بنابراین، جز در دورههای اثرپذیری از سنتهای غربی، نشانی از طبیعت گرایی در نقاشی ایران نمیتوان یافت .در عوض، چکیدهنگاری [استیلزاسیون]، نماد پردازی، و آذینگری از کهنترین روزگار در هنر تصویری این سرزمین معمول بود .مبانی زیبایی شناسی نگارگری ایرانی بر اساس این ادراک انتزاعی از جهان شکل گرفت و تکامل یافت ...در تاریخ نقاشی ایران به آثاری متعدد در مضمونهای حماسی، تغزلی، عرفانی و اخلاقی بر میخوریم .... (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)
0 نظر