فرهنگ بزرگ‌ترین نیاز جامعه‌ی بشری، عامل اصلی پویایی، نشاط و تداوم حیات جوامع و بستر بازیابی و تکامل همه‌ی توانایی‌ها، ارزش‌ها، هویت‌ها، سنت‌ها، هنجارها، اسطوره‌ها، و نمادهای بشری است. امروزه مباحث حوزه‌ی فرهنگ به منزله‌ی مهم‌ترین عامل درتوسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی کشور محسوب می‌شود. اساسا فرهنگ هر ملتی شناسنامه‌ی ملی آن جامعه است. در عصر جهانی شدن که همه‌ی مرزهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درنوردیده شده است، مباحث فرهنگی هم‌چنان با حفظ جایگاه برجسته‌ی خویش در کانون مباحث اندیشمندان و صاحب‌نظران قرار دارد. در نوشتار حاضر نظریه‌های مختلفی از صاحب‌نظران و اندیشمندان در باب مباحث فرهنگی عرضه شده است؛ گروهی از اندیشمندان با پافشاری بر نظریه‌های کلاسیک، معتقدند که فرهنگ، مفهومی نامعین دارد و دست‌یابی به تعریفی عام از آن بسیار دشوار است، لذا از دیدگاه آنان اهمیت دادن به مفهوم فرهنگ و محور قرار دادن آن امری بیهوده می‌باشد. نظریه‌های فرهنگی کلاسیک غرب، ایدئولوژی در مارکسیسم غربی، و نظریه‌های فرهنگی در پسامدرنیسم و فمنیسم پاره‌ای از مباحث کتاب است. (منبع: خانه کتاب، کتیبه 4)